Web Analytics Made Easy - Statcounter

مفهوم خودکفایی در کشاورزی وامنیت غذایی با این تعریف نظری که ایران بتواند در تمامی محصولات زراعی، باغی، دام و طیور و آبزی، به مرحله ای برسد که نیازی به واردات هیچکدام از این فراورده ها چه برای مصرف مستقیم، چه صنایع تکمیلی و تبدیلی نداشته باشد و علاوه بر تامین نیاز داخل، صادرکننده هم باشد تقریبا مورد قبول تمام جناح های فکری است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایران اکونومیست-این نظریه در اجرا به دو دیدگاه متفاوت تقسیم می شود: یک دیدگاه که با جدیت، موضوع خودکفایی با اتکا به منابع آب و خاک موجود را مطرح می کند و از بعد سیاسی بر این نظر است که خودکفایی به هر قیمتی برای مقابله با دشمن خارجی باید دنبال شود و می گوید «با همین منابع موجود و با استفاده از دانش و تکنولوژی داخل و در تمام حلقه های زنجیره تولیدات کشاورزی می توانیم بدون اتکاء به خارج خودکفا شویم و باید تمام امکانات اعم از اعتبارات، منابع وتشکیلات سیاسی واداری را مصروف این راهبرد کنیم»، دیدگاه دیگر در رابطه با خودکفایی مفهوم خوداتکایی را مطرح می کند و می گوید؛ «از نظر علمی برآوردن تمام نیازهای یک کشوربا توجه به جمعیت روزافزون در داخل اصولا امکان پذیر نیست و در هیچ جای دنیا هم هیچ کشوری که تمام نیازهای خود به مواد غذایی را در داخل تامین کند وجود ندارد، پس باید مفهوم خودکفایی را به خوداتکایی تغییر داد.»

طرفداران این دیدگاه در عین حال با نگرش اقتصادی و هزینه فایده و در نهایت مقرون به صرفه بودن محصولات کشاورزی با این اعتقاد که سیاست اقتصادی حاکم بر جهان برای غذا به هر دلیل، محدودیتی به جز پرداخت به موقع و قیمت مناسب قائل نیست، از منظر منافع درازمدت ملی و از دریچه اقتصادی می گویند؛ «نباید خودکفایی را آنچنان تعریف کرد که دریچه امکانات عینا موجود در عرصه بازرگانی و اقتصاد جهانی را روی کشور بست، لذا باید برای حفظ منابع آب و خاک تجدید ناپذیر اقدام به واردات آب مجازی کرد، یعنی برای حفظ ذخایر سفره های آب زیرزمینی که در حال نابودی است باید بخشی از کالاهای استراتژیک مانند گندم برای نان و نهاده های جو، کنجاله سویا و ذرت دانه ای برای تولید شیر، گوشت قرمز، گوشت مرغ تخم مرغ و حتی خوراک آبزیان را وارد کرد.»

ایشان معتقدند که این، به معنی نقض خوداتکایی نیست زیرا شرایط آبی و خاکی کشور به گونه ای است که در مدتی نه چندان دور، بحران کمبود آب و ویرانی خاک، کل تمدن کشاورزی و سرزمینی را از بین می برد، لذا برای حفظ تعادل و جلوگیری از کاهش سطح سفره های آب زیرزمینی باید برای تامین نیاز کشور، تولید را تعدیل و حتی الامکان کشت اقلام آب بَر را کاهش داد و در این زمینه ها اقدام به واردات کرد.

این گروه از صاحب نظران که غالبا تحصیلکرده ودارای تخصص هستند چنین تحلیل می کنند که واردات، علاوه بر اینکه موجب تعادل بخشی به منابع آب و خاک می شود از نظر اقتصادی ارزانتر است و به تقویت اقتصاد ملی منجر می گردد.

طرفداران تولید متعادل در داخل و واردات، عرصه واردات را به بذرهای پر تولید اصلاح شده یا بذرهای مقاوم در مقابل کم آبی، شوری و خشکی در تمام عرصه های گیاهی اعم از زراعت و باغبانی و نژاد دام های سبک و سنگین پروف شده با خط خونی مشخص با توان تولید کمی و کیفی بالای شیر و گوشت و یا نژادهای تجاری معتبر جهانی در عرصه طیور و یا مواد اولیه تولید داروهای دامپزشکی تسری می دهند و بر این باورند که خوداتکایی واقعی و راهبردی با این شیوه اداره امور کشاورزی به صورت پایدار تضمین می شود.

گروه دیگر؛ «تولید همه چیز در داخل با هر قیمتی»، از منظر سیاسی و نه صرفه اقتصادی می گوید: «ما باید به خودمان متکی باشیم و این امکان پذیر است.»

اگر این چارچوب های نظری و عینا موجود در صحنه سیاسی و اقتصادی کشور را بپذیریم، در حوزه اجرا، وزرایی همانند دکتر کلانتری، مهندس حجتی، مهندس عباس کشاورز (یک دوره کوتاه سرپرست وزارت جهادکشاورزی بوده است) و طیف وسیعی از معاونان و کارشناسان زیرمجموعه آنان، طرفدار حمایت از تولید داخل با حفظ تعادل منابع آب و خاک و تامین نهاده های گفته شده در صورت نیاز از خارج و کشت فرا سرزمینی هستند.

درست در مقابل این نگرش، وزرایی چون مهندس اسکندری، دکتر خلیلیان و دکتر ساداتی نژاد (وزیر کنونی)، با تمامی مسئولان اجرایی زیرمجموعه خود، طرفدار نظریه «خودکفایی به هر قیمت و تولید تمام و کمال تمامی فراورده های کشاورزی و دام و طیور البته باتولید دانش کاربردی در داخل و اخیرا، پیگیر کشت فرا سرزمینی هستند». این دو دیدگاه به صورت صف بندی شده در میان این دو طیف وجود دارد و هر طیف، گروه غیر خودی را خائن به منافع ملی، بی سواد، عدم اطلاع از صحنه واقعی کشاورزی می داند و به نظر نمی رسد که این تضاد آشتی پذیر باشد.

جامعه مدنی کارشناسی و تخصصی

در جامعه کارشناسی و تخصصی نیز این قطب بندی، نه الزاما متکی به بحث های علمی، بلکه عمدتا از منظر سیاسی وجود دارد و منشاء عمل واجرا است. به عبارتی، این گروه اجتماعی که در بدنه وزارتخانه و بسیاری از موسسات مرتبط به کشاورزی فعالیت می کنند، با دو دسته دیدگاه مختلف و در چارچوب هایی که گفته شد وجود دارند و اظهار نظر می کنند، ولی در این بخش، نسبت آن دسته که موضوع حفظ منابع آب و خاک را به عنوان یکی از اصول پایه برای تولید می پذیرند بیشتر است و اکثریت دارند و فارغ از سیاسی کردن موضوع، گرچه با محافظه کاری، از این دیدگاه در مسیر خوداتکایی دفاع می کنند.

دسته دوم یعنی طرفداران «تولید همه چیز با هر قیمتی در داخل»، غالبا از منظر سیاسی به موضوع می پردازند. این دسته در میان کارشناسان و متخصصان اندک هستند ولی با صراحت و تندی، نظرات و انتقادات خود را به طرف مقابل ابراز و در رسانه ها منعکس می کنند.

جامعه مدنی غیر تخصصی

در عرصه جامعه غیر تخصصی، به دلایل مختلف در میان بسیاری از دانشجویان و حتی اساتید دانشگاه یا مسئولان غیر بخشی در بدنه دولت و مجلس، به دلیل جاذبه های سیاسی و نوعی خودنمایی، اکثریت با کسانی است که بدون توجه به محیط زیست، نابودی منابع آب های زیرزمینی و فرسایش خاک یا قیمت تمام شده کالاهای کشاورزی تولید داخل، با نگرش بر ضرورت مقابله با دشمنی که خود باور دارند و تعریف می کنند و آنچه حفظ استقلال کشور می نامند، طرفدار جدی «تولید همه چیز با هر قیمتی در داخل» هستند.

تعداد شخصیت های سیاسی از صدر تا ذیل در میان این بخش از طرفداران خودکفایی با تعریفی که می کنند بی شمار است. اینان خودکفایی تمام عیار در داخل را همطراز امنیت غذایی می دانند و این نوع امنیت غذایی را به امنیت ملی و استقلال کشور گره می زنند لذا بر نظر خود بسیار مُصِر هستند. در حالیکه در تعریف امنیت غذایی پذیرفته شده توسط فائو و بسیاری از مجامع بین المللی، هیچ ارتباطی با تامین غذا یا مواد اولیه آن به صورت یک الزام و شرط لازم در داخل مرزهای جغرافیایی در میان نیست! امنیت غذایی هیچگاه نگفته است تامین غذا سالم وبهداشتی، ارزان، باسهولت دسترسی در همه نقاط کشور برای همگان الزاما وتماما تولید داخل باشدکما اینکه همین الان هم اینگونه نیست.

در جمع بندی نهایی، مراجعه به آراء و اقوال وزرای برشمرده می تواند مستندات این بحث باشد.

منصور انصاری

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: منابع آب و خاک امنیت غذایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۵۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه

مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایند‌های سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی است. در واقع، موقعیت‌ها و شرایط به همراه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی می‌گردد که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی-فکری خاص است.

ترجیحات و تصمیات افراد بیش از هر چیز، تحت تاثیر ساخت‌ها، بافت‌های فرهنگی و اجتماعی، شکاف‌های سنی و جنسی، خصلت‌های ملی، نظام‌های سیاسی، نظام انتخاباتی متفاوت در جوامع متفاوت است. در جوامع سیاسی پیشرفته در سایه وجود احزاب سیاسی نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی مشاهده می‌گردد که شهروندان در آن با آگاهی و به صورت عقلانی وارد مشارکت سیاسی و کارزار انتخاباتی می‌شوند.

در واقع، در این جوامع احزاب سیاسی نقش مهمی در آموزش سیاسی شهروندان و آگاهی بخشی به آنها دارند، در حالیکه در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی وجود ندارند، فاصله گرفتن از فرهنگ سیاسی مشارکتی و نمود فرهنگ سیاسی تبعی و محدود مشاهده می‌شود که در این راستا چالش‌ها و آسیب‌های زیادی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی می‌شود.

در این زمینه «محمد آریانپور»، «مرتضی اباذری» و «خلیل بهرامی قصرچمی» در پژوهشی با نام «بررسی چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این مهم توجه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی و واکاوی قرار داده‌اند که در ذیل مختصری از آن را می‌خوانید:

مسایل مشارکت سیاسی (رای دهندگان)

بومی‌گرایی

یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف نمود دارد، این است که شهروندان به این مساله دارند که به کاندیدایی رای بدهند که بومی منطقه آنها است. اگرچه این شاخص را می‌توان در شاخص کلی قومیت‌گرایی بررسی کرد، اما به صورت جداگانه نیز می‌توان به آنها پرداخت.

در جوامع دارای احزاب سیاسی، انتخابات صحنه رقابت سیاسی احزاب برای کسب قدرت است و در حقیقت انتخابات پیروزی یک حزب به شمار می‌رود نه پیروزی اشخاص. برعکس در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام می‌پذیرد، در جریان انتخابات یکی از شاخصه‌های مورد قبول عموم، بومی بودن کاندیدا است.

در ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومی‌گرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداست و نامزد‌ها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب می‌کننددر ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومی‌گرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدا است و نامزد‌ها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب می‌کنند. در این صورت، شاخصه‌های دیگر نماینده مانند تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و... تحت الشعاع قرار می‌گیرد.

قومیت‌گرایی

در ایران به طور معمول رای‌دهنده ترجیح می‌دهد به کسی رای دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه برخی شهر‌ها از نظر بافت اجتماعی دارای چندین ایل و طوایف مستقل است و بیشتر جمعیت شهر یا استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است. این مساله روی انتخابات نیز تاثیر داشته است. به نظر می‌رسد که تعصبات قومی و قبیله‌ای در چنین مراکزی به ویژه در انتخابات نمایندگان مجلس تاثیر به سزایی دارد.

کمبود اطلاعات و آگاهی سیاسی

به دلیل فقر اطلاعات در مورد انتخابات و ابعاد آن، رفتار‌های معلق در بین رای دهندگان بسیار زیاد است، زیرا فرد نه از حقوق خود در انتخابات آگاه است و نه بازیگران انتخاباتی را می‌شناسد. همچنین همیشه در تلاش است در لحظات پایانی اطلاعاتی کسب کند. در این شرایط، مکانیسم‌هایی هستند که با دادن اطلاعات نه چندان صحیح این خلا اطلاعاتی را پر می‌کنند. گاهی نیز فقط با صرف مهر خوردن شناسنامه‌ها در انتخابات شرکت می‌کنند و معمولا آراء باطله به صندوق می‌ریزند یا به خیل کسانی می‌پیوندند که از پا صندوقی‌ها برای رای دادن کمک می‌خواهند.

مسایل مشارکت سیاسی (کاندیداها)

تعدد ثبت نام‌کنندگان

یکی از معیار‌های آزاد و عادلانه بودن انتخابات به مقررات ناظر بر امکان نامزدشدن افراد در انتخابات برمی‌گردد. شاید تصور شود که در این زمینه وضعیت مطلوب این است که یک رقابت آزاد و بدون نظارت میان همه متقاضیان شرکت در انتخابات برقرار شود، زیرا در این صورت، حداکثر قدرت انتخاب به رای‌دهندگان داده می‌شود و آنها می‌توانند از بین طیف گسترده‌ای از افراد و افکار دست به انتخاب بزنند، اما واقعیت این است که قانون‌گذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رای‌دهندگان و نهاد‌های نظارتی و اجرایی انتخابات می‌شود، نیز توجه کند.
قانون‌گذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رای‌دهندگان و نهاد‌های نظارتی و اجرایی انتخابات می‌شود، نیز توجه کند

احتمال فقدان صداقت در گفتار کاندیدا‌های انتخاباتی

تمام تلاش کاندیدا‌ها این است که نظر رای دهندگان بیشتری را جلب کنند. در کلان شهر‌ها که وسعت جغرافیایی سبب کاهش تعاملات اجتماعی نزدیک و مستقیم شده، تبلیغات ابزار مناسبی برای شناخت کاندیدا‌ها است. همچنین تبلیغات به کاندیدا‌ها اجازه می‌دهد خود را به عنوان افرادی مطلوب به گروه‌های مختلف اقتصادی- اجتماعی معرفی کنند.

نبود فرصت‌های برابر برای تبلیغ

یکی از مواردی که باعث می‌شود مشارکت عاقلانه و منطقی در حوزه نامزد‌های انتخاباتی صورت نگیرد این است که بسیاری از افراد شایسته و دارای صلاحیت به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، توان شرکت در انتخابات را ندارند و حتی اگر فرصت مشارکت را بیابند توانایی تبلیغات در برابر رقبای ثروتمند خود را ندارند، چرا که یکی از چالش‌های انتخاباتی خریدن رای در مناطقی از کشور است.

همچنین ممکن است نامزد‌های انتخاباتی زیادی دارای تمکن مالی باشند ولی صلاحیت و شایستگی احراز این جایگاه را نداشته باشند. بر این مبنا یکی از چالش‌های اساسی این است که فرصت‌های برابری برای تبلیغات وجود ندارد.

راهکارها:

با توجه به مسایل و چالش‌های مطرح شده در انتخابات، راهکار‌هایی مانند اطلاع رسانی و آموزش سیاسی، جامعه‌پذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیاز‌های مردم، تبیین میانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی کاندیدا‌های انتخاباتی و معیار‌های سختگیرانه‌تر در مرحله ثبت‌نام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات پیشنهاد می‌شود.
همچنین دولت‌ها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارت‌های دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راستگویی و درست‌کرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع گرایی، استواری و بردباری نامزد‌ها را تحت مدیریت و راستی آزمایی قرار دهند.

منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • بیش از چهار هزار پروژه تحقیقاتی در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی انجام شد
  • چهار هزار و ۷۰۰ پروژه تحقیقاتی در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی انجام شد
  • اعمال ممنوعیت جابجایی دام و برخورد با متخلفین در کاشمر
  • گام بلند پتروشیمی پردیس در تامین امنیت غذایی جهان و حفظ محیط زیست
  • امنیت غذایی پایدار و رونق صادرات محور؛ نقشه راه تولیدات کشاورزی است
  • چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه
  • هشدار جایگزینی گندم تولیدی در واحد‌های خوراک دام و طیور
  • هشدار جایگزینی گندم تولیدی در واحدهای خوراک دام و طیور
  • خودکفایی، اشتغال و معیشت با استفاده از پساب‌های کشاورزی
  • حضور ۱۰ شرکت تولیدی کشاورزی مازندران در نمایشگاه اکسپو